روزنامه نگاری انتقادی و شیوه های درست انتقاد

پوهنمل ذبیح الله حیدری

خلاصه

امروزدرجهان شیوه های مبارزه فرق کرده است دیگر واژه های ” جنگ نرم ”  ، ” نبرد رسانه یی ” ، ” جنگ روانی ” و مشابه واژه های دیگر درمباحث اجتماعی – سیاسی جای جنگ گرم و جنگ سرد را گرفته است . بی جهت نخواهد بود که بگویم درزمان حاضر هیچ فعالیت اجتماعی ، سیاسی ، نظامی ، اقتصادی ، فرهنگی و غیره بدون توسل به رسانه های ارتباط همه گانی کامیاب شده نمی تواند .

تحول ساختاری جوامع بشری ، بلند رفتن سطح آگاهی ، افزایش میزان افراد باسواد ، انفجاررسانه یی ، توسعه ی سریع تکنولوژی سبب شده است ، که انسان امروز دربرابر هیچ تحولی و رویدادی بی اطلاع باقی نماند که این مساله خاموشی او را درقبال این مسایل می شکند  ، چون گاهی منافع انسان ها را با این رویداد ها پیوند می دهد و زمانی هم سرشت انسانی .

  رسانه ها امروز جزی از زنده گی شده اند و هیچ گوشه ی زنده گی از تاثیر فعالیت های رسانه یی کنارنمانده است . آنچه دراین میان قابل توجه است که اکثررسانه ها درجهان به ویژه درکشورمان بیشترمحتوای انتقادی دارند . انتقاد درنفس خود پدیده ی مثبت و سازنده است مشروط براینکه معقول باشد ، منطقی باشد ، ازاندیشه ی خیرخواهانه نشات کرده باشد ، برمبنای  تجربه و تخصص صورت گرفته باشد و مهمتر اینکه راه حل نشان دهد ، یک جانبه و دکم نباشد. همانطور که دربالا اشاره شد امروز شیوه های مبارزه فرق کرده است به همین دلیل انتقاد یکی از حربه های است که افراد وسازمان ها از آن برضد مخالفان اندیشه وایدیالوژی شان به کارمی گیرند .  رسانه ها گاهی دراین میان به مثابه ی ابزار استفاده می شوند .به همین دلیل نشرمطالب انتقادی ازطریق رسانه ها قبول مسوولیت بزرگ نسبت به مردم است . چون    برنامه‌های انتقادی خبری، پشتیبانی افكار عمومی را دراکثر حالت ها جلب می کند دراین صورت انتقاد ثمر بخش است ولی هرگاه انتقاد ناشی از عقده های شخصی و یا بی توجهی و خودخواهی صورت گرفته باشد به انحراف بردن افکار عامه خطای جبران ناپذیر می باشد .  پس هر روزنامه نگار امکان دارد که درجریان کار با جریان های مختلف مواجه   شود پس خبرنگارباید مواظب باشد که از وی و حرفه اش  استفاده ی ابزاری صورت نگیرد دوم شیوه ها انتقاد  صحیح و سازنده را بداند تا بتواند وضعیت منفی را به جهت مثبت تغییردهد.

مقدمه  

روزنامه نگاری انتقادی دیگر برای مردم سخن جدید نیست .  مردم  پذیرفته اند که رسانه ها باید نا به سامانی های جامعه را نشان دهند و چهره های منفی را درهرسطحی که باشند افشا سازند. انتقاد موثر و منطقی همان طور که درزنده گی روزمره افراد را اصلاح می سازد ، انتقاد گرایی  ازطریق رسانه ها روند های ناسالم عمومی را   تغییر می دهد و اصلاح می کند . روزنامه نگاری انتقادی مشابهت   زیادی با اصول روزنامه نگاری تحقیقی دارد . انتقاد مستلزم تحقیق است بدون تحقیق نمی توان خوبی و بدی ، موثریت و عدم موثریت و مفید بودن و غیرمفید بودن یک برنامه ، یک روند یا عملکرد و یا اندیشه یی را دانست . هرچند درانتقاد تنها جنبه های منفی یک روند برملا می گردد ،  اما ذکرجنبه های مثبت این روند می تواند اندیشه خیرخواهانه ی منتقد را اثبات کند و از سوی هم واکنش شخصی که انتقاد به او بر می گردد نیز کاهش یابد .

 رسانه ها به مثابه پاسبان منافع عمومی اند ، پس محافظت ازمنافع عمومی ایجاب می کند قبول ریسک کرده و جلو جریان های منفی را درجامعه بگیرند که این امر به طور حتمی آنان را درتقابل با صاحبان قدرت و نفوذ درجامعه قرار خواهد داد ،  ولی جلب حمایت افکارعمومی بربنیاد حقایق و متکی بودن به حقیقت یا به عبارت ساده حق به جانب بودن، خبرنگاران را درحالت های دشوار محافظت می کند. مشروط براینکه آنان شیوه های درست انتقاد را بدانند.

طرح مساله

انتقاد چیست ؟ چرا درجامعه همیشه برخورد های انتقادی وجود دارد ؟  اهمیت روزنامه نگاری انتقادی درجامعه چه می باشد ؟  اینکه خبرنگاران قبول ریسک می کنند و دربرابر پدیده ها و جریان های منفی جامعه می ایستند آیا برای پیشرفت جامعه ، ایجاد رفاه عمومی اثر دارد ؟    چرا گاهی انتقاد ها موثر واقع می شوند و زمانی اثر از خود به جا نمی گذارند مشکل درکجاست ؟ شیوه های درست انتقاد کدام ها اند؟

اینها مطالبی اند که دراین مقاله ی کوچک به بررسی گرفته شده اند . درزمان حاضر شیوه های علمی و صحیح انتقاد انکشاف داده شده است  و روزنامه نگاران برای انجام رسالت شان باید این شیوه ها را بفهمند .

پیشینه ی مساله

با آنکه محتوای اکثررسانه های کشوررا مطالب انتقادی تشکیل می دهد و انتقاد گرایی درتاریخ روزنامه نگاری سابقه ی طولانی دارد ،  اما دراین زمینه درداخل کشور تاکنون هیچ مطلب علمی منتشرنشده است که همین موضوع بنده را نیز درجریان تحقیق با مشکل مواجه کرد درآثار خارجی نیزجسته و گریخته مطالبی به صورت پراگنده وجود دارد.  هم چنان درسایت علمی انترنتی برخی مقاله ها و دیدگاه قابل دسترس می باشد . من هم با اتکا به آثار معتبرعلمی چاپ خارج کشور و برخی صفحات انترنتی قابل اعتماد و هم چنان جمع آوری تجارب پنج سال کار دریکی از رسانه های تصویری خصوصی کارنوشتن این مقاله را اقدام کردم .

چرا برخورد های انتقادی درجامعه وجود دارد؟

یکی از ویژه گی های  جوامع بشری موجودیت تقابل میان افراد جامعه می باشد چون هیچ گاه منافع تمام افراد دریک نقطه متمرکز نمی باشد به همین دلیل تقابل وجود دارد ،  اما یک نکته را باید خاطرنشان ساخت که  تقابل  یک امر نسبی و متفاوت است هرزمان درهرجامعه  تقابل  می تواند وجود داشته باشد ، ولی سطوح تقابل و میزان شدت آن متفاوت می باشد.

افراد جامعه همواره می کوشند که رویارویی به نفع شان خاتمه یابد  چون همیشه خود را حق به جانب می دانند . در گذشته ها اکثرجوامع راه حل تقابل ها را درجنگ و برخورد های فزیکی جستجو می کردند  . درزمان حاضرهم درکشورهای عقب نگهداشته شده و توسعه نیافته همواره برای رفع تقابل  میان  گروه ها و افراد به برخورد های فزیکی و خشونت اتکا صورت می گیرد.

پیچیده گی جوامع کنونی و بلند رفتن سطح آگاهی افراد به شمارتقابل ها درجامعه افزوده است . دراجتماعات کنونی روی موضوعات مختلف فکرمی شود وهمیشه پیرامون آنچه سبب تفکرافراد شده است یک نظرواحد به وجود نمی آید و انسان ها به چندین کتله فکری تقسیم می شوند ،  بازهم مساله گرایش به منافع و سطح تحلیل از موضوعات درجهت گیری های فکری نقش دارند ولی اکنون زمان متفاوت است و شیوه های رفع تقابل نیز عوض شده است .

با گذشت زمان انسان ها تلاش کرده اند که برای رفع تقابل ها درجامعه از ابزار موثر و صلح آمیز استمداد بجویند. یکی از موثرترین وسایلی که دراین زمینه دراختیارجوامع بشری قراردارد رسانه های ارتباط همه گانی و فعالیت های تبلیغاتی  است . با نگاهی مختصربه کارکرد رسانه ها می توان با صراحت گفت هرچند رسانه های جمعی خود قوای اجراییه برای حل مسایل مطرح شده نمی باشند ، ولی محرکی برای اجرات ، مشاوری برای مشوره دهی ، منظری برای درک توقعات ،  آیینه ی برای افشاگری ، وسیله یی برای جلب حمایت  افراد و ابزاری برای رساندن پیام به گوش همه گان به ویژه کسانی که دسترسی به آنان مشکل یا ناممکن  است،   می باشد .

رسانه ها با وظایف متنوع درخم وپیچ تاریخ زنده گی انسان متناسب به نیازهای هر دوره فرازنشیب هایی را پیموده اند  و متناسب به خواست های زمان و نیازمندهای بشری شیوه های کارش را عوض کرده است. انعطاف پذیری عرصه ی خبرنگاری یکی ازامتیازهایی است که نه تنها سبب بقای ژورنالیزم شده ، بلکه توانسته است درهرزمانی کاری را انجام دهد ، اعتماد مردم را جلب کند وهرروزبه زنده گی نزدیکترشود ، تا انجا که امروز نخستین مرجع و محل داد خواهی محکمه نیست ، بلکه مردم به رسانه ها رجوع می کنند ، خط نخست جبهه های نظامی نیزجایش را به کمشکش های رسانه یی داده است ،  قلم ومایکروفون جایگزین سلاح های گرم شده وصفحات روزنامه ها ، تلویزیون ها و وب سایت ها به میدان نبرد فکری ، سیاسی و تبلیغاتی مبدل شده اند . درجهت دیگر رسانه ها  مهمترین  تضمین برای فروش محصولات تولیدی و توریدی    اند ، از پهلوی دیگر فعالیت های رسانه یی درد سرآموزگاران ، داکتران ، فروشنده گان، برنامه گزاران اجتماعی  و سایر اقشارو گروه ها را کم کرده است .

یک نکته را باید خاطرنشان ساخت به همان تعبیر معروف فلسفی هر پدیده دو بُعد دارد رسانه ها نیز ازاین امر مستثنا نیستند درهربُعدی که مورد استفاده قرارگیرند متناسب با خواستهای گرداننده گان حرکت می کنند اینکه پیامد های مثبت برجا می گذارد یا منفی سخنی است جدا.

اما اینکه یک شخص ، مسلک روزنامه نگاری را انتخاب می کند ، باید بپذیرد که هرمسلک درکناردساتیراخلاقی سهولت ها ودشواری ها دارد. نیل پوستمن روزنامه نگار امریکا یی می گوید:  ” ما خود را بازیچه ی مرگ کرده ایم …. وهرنسلی روزنامه نگاری خاص را خلق می کند” (5 ،  ص 24 )

با درنظرداشت مطالب بالا  روزنامه نگاری متناسب با زمان ،  شیوه های کاری اش را عوض کرده است ودرهر دوره ی تاریخی ، با درنظرداشت ویژه گی های همان زمان شیوه کارش را موزون ساخته است .

” محققان می نویسند  تحولات مهم روزنامه نگاری  درکشورهای جهان از لحاظ نگرش های حرفه یی ، شیوه های خبریابی و خبرنویسی و خبرگزینی  به طور کلی دردو مسیرآزادی گرایی و مسوولیت جویی صنف بندی می شود .

الف – روزنامه نگاری آزادی گرا ( روزنامه نگاری مسلط غربی )

که تحت این عنوان صنف بندی روزنامه نگاری این طورصورت گرفته است

–         روزنامه نگاری عینی

–         روزنامه نگاری تشریحی

–         روزنامه نگاری عمقی

–         روزنامه نگاری تحقیقی

ب – روزنامه نگاری انتقاد گرا ( روزنامه نگاری متعهد و مدافعه گر)

تحت این عنوان انواع روزنامه نگاری قرارذیل تقسیم بندی شده است.

–         روزنامه نگاری زیرزمینی یا اعتراض گر

–         روزنامه نگاری متعهد که به نام های روزنامه نگاری مدافعه گر ومبارز و روزنامه نگاری مشارکت جو نیز گفته شده است هرچند تفکیک دقیق آنها دشوارمی باشد، ولی به صورت کلی تحت عنوان روزنگاری متعهد دو گونه ی ( روزنامه نگاری مدافعه گر و روزنامه نگاری مشارکت جو معرفی می شود. ” ( 7،  ص  484 ).

پس ازدهه 1960 میلادی درکنارانواع ذکرشده بحث از روزنامه نگاری نوین درامریکا به میان آمد” مجله ی امریکایی ( اسکوایر ) آغازگرشیوه ی جدید شناخته می شود. یکی ازمشهورترین پیشگامان روزنامه نگاری نوین ( تام ولف ) مولف کتابی به همین نام است ، که او از همکاری مجله ی اسکوایر بود. ( 7 :  ص 494 ).

درجهان سوم نیز اندیشمندان ژورنالیزم درصدد ایجاد سبک های جدید متناسب به نیاز های کشورهای درحال توسعه شدند هدف آنان ازایجاد سبک های جدید یکی به نمایش گذاشتن استقلال فرهنگی کشورهای تازه به استقلال رسیده بود ودیگر استفاده ازتمام امکانات درجهت توسعه گفته شده است چون این کشورها قصد داشتند که عقب مانی سال های تحت استعمار را  جبران کنند ” بنابرهمین  عوامل شیوه های جدید ی نیزدراین کشورها ایجاد گردید که عبارت از

1-    روزنامه نگاری برای توسعه  که سپس به نام روزنامه نگاری درخدمت پیشرفت نام گرفت ” ( 7 : ص 499 ).

درتازه ترین تقسیم بندی که درمورد انواع روزنامه نگاری شده است انواع ذیل اضافه گردیده است.

ملوین دفلور و اورت ای دنیس  دانشمندان امریکایی درتحقیقات شان انواع روزنامه نگاری را این طور صنف بندی کرده اند:

” 1- روزنامه نگاری احساسی (  sensational journalism )

  2- روزنامه نگاری عینی ( objective journalism )

  3- روزنامه نگاری جانبدارانه ( advocacy journalism )

  4- روزنامه نگاری دقیق ( precision journalism )

  5- روزنامه نگاری مدنی یا عمومی ( civic or public journalism )” ( 2 ، ص 349 ) . ” نوع دیگر روزنامه نگاری ، ژورنالیزم زرد می باشد واژه ی ژورنالیزم زرد در عصر حکم فرمایی سرمایه داری دردهه ی اخیر قران نوزدهم  بین دو نفر از اصحاب مطبوعات رخ داد. این جنگ تیراژ , بین ژوزف پولیتزر مدیر روزنامه ی نیویورک وورلد و ویلیام راندالف هیسر مدیر روزنامه نیویورک ژورنال در طی سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۸۹۵ رخ داد. منتقدین هر دو روزنامه را متهم می‌کردند که برای بالا بردن تیراژ روزنامه‌های خود دست به تحریف و احساسی کردن اخبار می‌زنند. برای همین مطبوعات نیویورک واژهٔ «روزنامه نگاری مسخرهٔ زرد» را در سال ۱۸۹۷ برای این منظور در نظر گرفتند. این نام از یک کمیک استریپ مردمی که در آن زمان معروف شده بود و دو روزنامه را به صورت کاغذهایی زرد به تصویر می‌کشید , برگرفته شد.” :2010) http://fa.wikipedia.org   )

 امروز تعبیر از ژورنالیزم زرد همان است که دراین نوع روزنامه نگاری سکس و خشونت حرف اول را می زند.

 با اینهمه که انواع روزنامه نگاری صنف بندی شده است ، ولی درمحتوا کارخبرنگاران درهرنوع انتقال اطلاعات وآگاهی ها می باشد  هم چنان خبرنگاران درهر دوره مسوولیت های مشابهی داشته اند.

مسوولیت روزنامه نگاران

خبرنگاران آنچه انجام می دهند نوعی ازخدمات اجتماعی است ، روزنامه نگاران مانند شاعران ، رسام ها ودیگرهنرمندان برای خود واحساس خود اثر خلق نمی کنند ، بلکه آنچه آنان تولید می کنند برای مردم است و به طور مستقیم اثر آن بر افکارعامه ظاهرشده و  واکنش هایی را درجامعه سبب می شود . پس هرواژه وهرجمله ی که ازطریق رسانه ها منتشرمی شوند باید به پیامد های آن دقت کرد.  درکنار آن  نقش  رسانه ها  به عنوان رکن چهارم دولت و تکمیل کننده ی نظام مردم سالارنیز مدنظر گرفته شود.

” از روزنامه نگاری می توان درخلق شهروند استفاده کرد . هدف روزنامه نگاری ایجاد مردم سالاری است میلیون ها نفر از مردم با بهره گیری از جریان آزاد اطلاعات در پدید آوردن حکومت و زمام داران جدید برای اداره ی زنده گی سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی کشور شان مستقیما مشارکت دارند.” (5  :  ص 20 ) .

با همه دگرگونی های پدید آمده در سرعت فنون و چگونه گی انتشار خبرها امروز فلسفه و نظریه ی روشنی در باره روزنامه نگاری وجود دارد که از نقش و عملکرد خبر سرچشمه می گیرد . ” هدف اصلی روزنامه نگاری ارایه اطلاعات به شهروندان است ، اطلاعاتی که آنها برای آزادی و خود گردانی به آن نیاز دارند. … رسانه های خبری به مردم کمک می کنند تا جوامع خود را تعریف و زبان ودانشی مشترک را که ریشه در واقعیت دارد خلق کنند . روزنامه نگاران درعین حال به شناخت اهداف یک جامعه ، قهرمانان ، وانسان های شرور کمک میکنند . تام بروکاو گوینده ی خبرشبکه ی تلویزیونی  ان بی سی امریکا می گوید مدتهاست چنین احساس می کنم که برخورداری از اطلاعاتی که پایه ی مشترک دارد بهترین وسیله ی ترقی جامعه محسوب می شود.

رسانه های خبرنقش دیده بان را ایفا می کنند و سبب می شوند تا مردم دست از خوش خیالی بردارند و فراموش شده گان بتوانند ابراز وجود کنند . یوئن ینگ چان خبرنگار پیشین نیویارک دیلی نیوز می گوید ” می خواهم برای کسانی که می خواهند صدای شان شنیده شود ، مردمی که ضعیف هستند ، امکان شنیده شدن صدای شان را فراهم کنم “… نقش روزنامه نگاری درجامعه سازی و مردم سالاری آن چنان اساسی است درجوامعی که می خواهند آزادی را سرکوب کنند باید در ابتدا مطبوعات را سرکوب کنند.” ( 5 :  ص 23 ) .

دراخیراین بحث می خواهم ازسخنان راجک فولر مولف ،رمان نویس ، حقوق دان ورییس شرکت انتشاراتی تربیون که روزنامه ی شیکاگو تریبیون را منتشرمی کند نقل کنم . فولرمی گوید ” هدف اصلی روزنامه نگاری بازگو کردن حقیقت به مردم است تا انها اطلاعاتی را که برای حاکمیت به آن نیاز دارند در اختیار داشته باشند.”

روزنامه نگاران درتمام جهان درپرنسیب هدف مشترک دارند. همان طورکه دربحث اخلاق و حقوق ژورنالیزم نکات مشترک فراوان میان تمام نهاد های خبرنگاری کشورهای مختلف وجود دارد. دراینجا نیز با ذکری جملاتی از اساسنامه ی انجمن سردبیران روزنامه های شمال امریکا بحث را خاتمه می دهم دراساسنامه این روزنامه نگاران هدف روزنامه نگاری با این جمله ی زیبا بیان شده است ” هدف روزنامه نگاری خدمت به رفاه عمومی از طریق اطلاع رسانی به مردم می باشد”  . سرلوحه ی روزنامه های شرکت اسکریپس درامریکا چنین است ” روشنگری کنید مردم راه خود را پیدا خواهند کرد.”

 

انتقاد و ژورنالیزم انتقادی

دراین مقاله موضوع روزنامه نگاری انتقاد گرا به بررسی گرفته می شود، چون درجهان امروزی به ویژه کشورمان داغ ترین بحث ، جالب ترین خبرها ، دیدنی ترین مصاحبه ها و پرمخاطب ترین طنزها آنهایی اند که محتوای انتقادی دارند.  به عبارت ساده تر ، امروز بازار ژورنالیزم انتقادی درکشورمان سخت گرم است  وپیش گرفتن شیوه ی انتقادی   در بازاررسانه های کشور یکی ازعوامل مهم درشهرت و جلب توجه مخاطبان  نیزشده است ، اما باید گرداننده گان رسانه ها بدانند ، که انتقاد ها تنها به هدف شهرت نباید صورت گیرد؛ انتقاد باید مسوولانه ، سازنده و به جا باشد؛  توام با انتقاد راه های حل نیزنشان داده شود درغیرآن انتقاد دردی را دوا نمی کند و انتقاد غیرسالم جهت رشد و تعالی را نیز مسدود می سازد.

  تعریف  

واژه ی انتقاد درفرهنگ معین چنین توضیح شده است ”  واژه ی انتقاد مصدرمتعدی بوده که به معنا های سره کردن ، نقد گرفتن پول ( امروزاستعمال ندارد) ، جدا کردن خوب از بد یا کاه از گندم و مانند آن ، خرده گرفتن ، به گزینی ، خرده گیری ، شرح معایب و محاسن شعر ، مقاله یاکتابی با سنجش اثر ادبی یا هنری برمعیاریا عملی تثبیت شده ”   که جمع عربی آن انتقادات و جمع دری آن انتقاد ها می باشد. “

درزنده گی روزمره این واژه خیلی مستعمل است واکثرنظربه فرهنگ ها درجوامع نسبت به آن واکنش های متفاوت نشان داده می شود . اکثر مردم نسبت به انتقاد فکرمی کنند که انتقاد اظهارنظری است مخرب، تحقیر‌کننده یا خصومت‌آمیز که هدفش عیبجویی  است .

انتقاد ازلحاظ روابط اجتماعی این گونه تعریف شده است ” انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به دیگران به نحوی که افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به کار برند. و یا انتقاد وسیله یی است برای تشویق و افزایش رشد فردی و روابط اجتماعی. ” هر فرد در طول حیات خود ممكن است بارها توسط دیگران مورد ارزیابی قرار گیرد. برخی از این ارزشیابی ها دارای جنبه های تشویقی و برخی دیگر منتقدانه است. انتقاد از دیگران در صورتیكه هوشمندانه انجام شود آثار بسیار مفیدی خواهد داشت، درغیر این صورت ممكن است با واكنش های منفی مختلف مواجه شود. “

(   2009 :  http://lifestyle.parsgooya.ir/  )

دانشمندان بخش ژورنالیزم درمورد تعریف انتقاد با درنظرداشت کارهای رسانه یی دیدی دیگری دارند ” مهدی محسنیان راد دانشمند ایرانی در تعریف انتقاد با رویكرد سیاسی – اجتماعی می‌گوید: «انتقاد پیامی است معطوف به ارایه جنبه‌های منفی و معایب پدیده‌ها، رویدادها، موضوعات، اندیشه‌ها، دستاوردها، اعمال و به طور خلاصه تمام مسایل اجتماعی و انسانی. در واقع مطلب انتقادی مطلبی است كه خصیصه اصلی آن جهت‌گیری منفی و واضح نسبت به یك عمل، اندیشه و رویداد باشد  (3  : ص 19).  البته وی در تعریف دیگری تاكید می كند كه «انتقاد بیان نكات منفی بدون الزام به پرداختن به نكات مثبت است (3 : ص23).

حسین قندی نیز در تعریف انتقاد خبری فرهنگی به صورت اخص می‌گوید: «انتقاد؛ ارزیابی و قضاوت درباره یك رویداد خبری هنری، ادبی و فرهنگی است كه به بررسی نكات مثبت و منفی آن رویداد می‌پردازد  (6 : ص 96 ).

  بحث روزنامه نگاری انتقادی سخن تازه نیست چندین دهه پیش   زمانی كه والتر لیپمن، سردبیرسابق نیویورك تایمز و یكی از مفسرین مطرح سیاسی غرب، نظریه روزنامه نگاری انتقادی را مطرح كرد، هرگز فكر نمی كرد كه این نظریه چنان از سوی رسانه ها مورد استقبال قرار گیرد كه تعداد زیادی از خبرنگاران و عكاسان خبری برای تهیه چنین گزارش ها و عكس ها  جان های شان را هم از دست بدهند. این بدیهیست که درهرجامعه حرف های زیادی برای گفتن ، حقایق بی شماری برای افشا کردن و انتقاد ها زیادی به نشانه ی مقام ها قدرت ها ،  اشخاص متنفذ و مسایل اجتماعی وجود دارد .

 دراکثر کشورهای که تحت نظام مردم سالار( دموکراسی ) قراردارند و نظام آزادی گرا مسلط است رسانه ها آزادی عمل دارند   نظارت و انتقاد ازسوی رسانه ها از مهمترین ویژه گی های نظام های آزادی گرا است  و این امتیازدر قوانین چنین کشورها درج اند ، اما آن طور که برخی فکر می کنند آزادی تامین است ، حمایت قانونی  وجود دارد و دولت مردان نیز با صراحت از آن حمایت می کنند ،  پس انتقاد کردن کارمشکلی نیست ، اما باید ساده فکرنکرد. بی مورد نیست که سالانه صد ها خبرنگار کشته می شوند ، مورد خشونت قرارمی گیرند ، تهدید می شوند یا روانه ی زندان ها می شوند . خبرنگاران با افشاگری ها ، برخورد های  انتقادی ، گزارشگری تحقیقی  قبول ریسک می کنند و برای حقیقت و عدالت قربانی می دهند .

” براساس گزارش موسسه نی یا حمایت کننده رسانه های آزاد افغانستان از سال 2001 تا اپریل  2010 میلادی درافغانستان خشونت های که علیه خبرنگاران دراین کشورصورت گرفته  درجدول زیر نشان داده  شده است   😦 8 :  گزارش موسسه نی )

شماره

چگونه گی واقعه علیه ژورنالیستان

تعداد واقعات

1

                    قتل

26

2

                    زخمی شدن

      12

3

                    اختطاف

      24

4

                    حبس

      3

5

                    بازداشت

      58

6

                    تهدید

      71

7

                   لت وکوب

      58

                             مجموع

     252

ژورنالیستان درهرکشوری مشکلات خود را دارند ، ولی درکشورهای که درگیر جنگ اند یا نظام مستبد حاکم می باشد بیشترین فشار بررسانه ها و زیادترین خطرمتوجه خبرنگاران است ،چنانچه درعراق ازسال 2003 تا 2009 میلادی برخی آمارنشان می دهد که 240 خبرنگارکشته شدند که این کشور به قتل گاه خبرنگاران شهرت یافته است ” هم چنان CPJ  (Committee to Protect Journalists ) درگزارش خود نگاشته است که درسال 2009 میلادی درسطح جهان 70 خبرنگاردرجریان گزارشگری کشته شده اند که طی 30 سال اخیراین رقم تلفات خبرنگاران بی سابقه می باشد.  براساس گزارش این موسسه درجریان سال 2009 میلادی 150 ژورنالیست درزندان های کشورهای مختلف درحبس بوده اند ، که تنها 60 خبرنگار درجریان این سال درایران زندانی شده اند هم چنان کشورچین نیز ریکارد بالای درزندانی ساختن خبرنگاران دارد . ” http://en.mercopress.com/2010/02/17/seventy-journalists-killed-in-(               -the-worst-in-thirty-years-says-cjp  , CPJ executive director Joel Simon)

رهنمود برای تهیه‏ی مطالب انتقادی

انتقاد گرایی مستلزم تحقیق است یعنی خبرنگاری که به دنبال موضوعات انتقادی است باید کارش رابا استفاده  از اصول روزنامه نگاری تحقیقی آغاز کند . تا زمانی که روزنامه نگار یک موضوع را از عمق مورد بررسی قرارنداده باشد ، انتقاد درموردآن بی جا ویا غیر موثر خواهد بود.  انتقاد بی موقع ، بی جا وغیرمعقول نه تنها سبب معشوش شدن افکارعامه می شود، بلکه به  اعتماد و جایگاه رسانه  درجامعه نیزآسیب می رساند . انتقاد کردن قبول یک مسوولیت است ف پس برای پذیرفتن هرمسوولیت باید خیلی دقیق بود .

دراین بخش  مساله ی انتقاد ، اهمیت آن ، انتقاد سالم و ناسالم به بررسی گرفته شده است، البته   کوشیده شده  که موضوع انتقاد به طور یک جانبه بررسی نگردد ، بلکه ابعاد منفی انتقادگرایی نیزتا حدودی مشخص شده است  چون دربعضی اوقات رسانه های مغرض با استفاده از  آزادی ، استفاده منفعت جویانه کرده علاوه ازاینکه ازمشکلات جامعه نمی کاهند بلکه بحران ها را نیزتشدید می کنند.

 زمانی که درجامعه مشکلی پدید می آید ، برنامه ی سروصدا ایجاد می کند، طرح جدیدی نافذ می شود، قانونی تعدیلی می گردد ، شخصیتی سبکدوش می شود یا به وظیفه ی مهمی گماشته می شود ، حقایق ازسوی نهادهای دولتی یا غیردولتی پنهان می شود ، یک مشکل اجتماعی پدید می آید، فجایع طبیعی رخ دهد  و …. رسانه های خاموش باقی نمی مانند.  درچنین حالت رسانه ها  یا بی طرفانه عمل می کنند( شاید ظاهراً بی طرفانه باشد )  ،  مغرضانه عمل می کنند یا به دفاع از حقیقت برمی خیزند( درتفکیک حقیقت باید دقیق بود ) که اینجا مساله روزنامه نگاری انتقادگرا مطرح می شود. نقش رسانه ها   درمدیریت بحران درچهارقالب مشخص گردیده است.

” 1- رسانه ها عامل کنترول

  2-   2- رسانه ها عامل فشار

  3- رسانه ها عامل مداخله گر

  4- رسانه ها عامل ابزاری

نقش پنجمی نیزبرای رسانه ها مشخص شده است که آن عبارت ازنقش خنثا می باشد. درچنین حالت رسانه ها آگاهانه یا ناآگاهانه وارد بحران نمی شوند که این امرناشی از سه حالت است :

1- سکوت خبری ( رسانه ) درمدیریت بحران

2- ترس از پیام ها و عواقب ورود به عرصه ی بحران ( خودسانسوری )

3- عدم تشخیص شرایط بحرانی ” (3 : ص مقدمه )

روزنامه نگاری انتقادگرا همان طورکه گفته شده نظریه ی آن ازسوی والترلپمن مطرح شده است .  امروز یکی از شیوه های رایج روزنامه نگاری است چون هیچ زمان جامعه بدون   مسایل بحث برانگیزنمی باشد،  بنابرهمین دلیل هیچ روزنامه ، رادیو، تلویزیون ، مجله وسایت انترنتی نیست که بخشی از محتوای آنها  به مطالب انتقادی ویژه نشده باشد. البته انتقاد درگونه های گوناگون خبری و تحلیلی ژورنالیزم جا گرفته می تواند ولی معمولترین آن درزمان کنونی درژانرهای خبری ، نوشته های تحلیلی ،  مصاحبه ها و گونه ها طنزی تبارزداده می شوند  .

با درنظرداشت تعریف های ذکرشده و مسوولیت رسانه ها درجامعه باید به ماهیت انتقاد و مطالب انتقادی توجه داشت . وظیفه منتقد این نیست که تنها به ارایه ی جنبه ها منفی و معایب یک رویداد ، پدیده ، اندیشه و… بپردازد . نخست منتقد باید این تحقیق را انجام دهد .

– آیا رفتار مورد انتقاد را می توان تغییرداد یعنی موضوع مورد انتقاد قابل اصلاح شدن است یا باید برای تغییربنیادی یا نابود کردن آن تلاش کرد .

– آیا شخص یا سازمان مورد انتقاد به مطالب انتقادی   توجه می کند ، این شخص یا سازمان درجامعه ازچگونه شخصیتی برخورداراست  منطقی است یا عصبانی مزاج ، انتقاد پذیراست یا زورگو ؟  موضوع مورد انتقاد چه مقدار به منافع شخصی یا سازمانی آنان ارتباط دارد ، شخص یا سازمان متذکره از چه نفوذی در اداره های دولتی برخورداراست ؟  . ذکراین مطالب به معنای آن نیست که خبرنگاران و رسانه ها در برابر زرومندان عقب نشینی کنند، بلکه متناسب به موقعیت و وضعیت آنها شیوه و نحوه ی انتقادش را معین سازد. انچه دراین میان مهم است جلب توجه افکارعامه به موضوع قابل انتقاد است  ، زیرا در ماهیت هم انتقاد نوع افشاگری از روندهای منفی برای مردم است تا افکارعامه سبب اصلاح یا تغییر بنیاد یک جریان ناسالم شوند.

– زمان انتقاد   از نگاه رسانه یی خیلی ارزش دارد همان طور که تازه گی یک ارزش مهم خبری است به همان سان ارایه انتقاد درزمان معین از اهمیت به سزایی برخوردار است . درمورد زمان ارایه انتقاد به باور من نمی توان اصل مطلقی را مانند ارزش تازه گی درخبر مشخص ساخت . شاید گاهی تاخیر در ارایه انتقاد به جا باشد ، اما دراکثرحالت ها باید جلو جریان های ناسالم را درآغاز گرفت درغیر آن زمان برگشت ناپذیر است .   این وظیفه ی خبرنگاران و گرداننده گان رسانه هاست که درمورد زمان انتقاد تصمیم بگیرند.

درمباحث بالای هم گفته شد   انتقاد درلابلای گونه های خبری ، مصاحبه ها ، گونه های تحلیلی و طنزی جا داده می شود . هرگاه رسانه ها قصد دارند تا روند یا برنامه یی را تحت پوشش نشراتی قرارداده یا مصاحبه یی را درآن مورد انجام دهند —  مطابق اصول و معیارهای خبرنگاری باید با بی طرفی کامل ورعایت انصاف نسبت به سوژه وشخصیت های آن برخورد صورت گیرد–  قبل ازآغاز کار خبرنگاران دیدگاه شان را نسبت به موضوع مشخص می سازند هرگاه دیدگاه انتقادی اتخاذ می شود باید دلایلی برای انتقاد داشت . پرسش اینجاست که چگونه می توان موضوعات و مسایل مورد انتقاد را درمیان صد ها سوژه ی خبری دریافت کرد. برای شناخت این گونه مسایل نخست رسانه ها متناسب با پوشش جغرافیایی و نیازهای مخاطبانش به موضوعات و جریان های اطراف شان دقت کنند تا سوژه های دارای ارزش خبری    تثبیت گردد. برای گزینش سوژه هم چنان نکات دیگری هم وجود دارد که دراینجا مجال پرداختن به آن نمی باشد . هرگاه دیدگاه انتقادی نسبت به سوژه اتخاذ می شود همانطور كه گفته شد هدف اصلی در انتقاد تغییر وضعیت نامطلوب به وضعیت مطلوب است. وضعیت نامطلوب در چند حالت رخ می‌دهد:

  1-  ” یك برنامه از اهداف پیش‌بینی شده ی خود فاصله بگیرد ” به جهت ناخواسته منحرف شود طوری که اگرافکارعامه و مسوولان امور متوجه آن ساخته نشوند بحرانی رخ دهد و منافع عمومی ضایع گردد. مانند : درجریان تطبیق برخی ازبرنامه های درازمدت مانند اعمارشهرک ها یا بلند منزل های که اکنون درهرگوشه و کنارشهرکابل درحال اعماراند  ظاهرا مطابق برنامه ی شهرسازی  طراحی شده اند ، ولی درجریان کاردیده می شود که زمین توزیع شده ساحه رهایشی نیست معامله یی درکاربوده یا اینکه  تطبیق کننده گان وقراردادی ها خلاف برنامه ی معین شده کار را پیش می برند . مقاومت ساختمان ها ، ترکیب مواد ساختمانی ، استفاده ازمواد اصلی ، کانالیزاسیون ، فضای سبز ، فضا برای اعمارساختمان های خدمات عامه مانند شفاخانه ، مکتب  و غیررعایت نمی شود وده ها خلاف ورزی دیگرازاصل برنامه را می توان دراین میان پیدا کرد.

2-  ” یك برنامه همگام با برنامه موازی دیگر پیشرفت نكرده باشد ” و نوعی عقب مانی مشاهده شود . به طورمثال جویچه کشی های کنارسرک های که دربرنامه قیرریزی شامل اند عقب مانده باشد درحالی که کارقیرریزی سرک ها مطابق برنامه ادامه دارد وباید  پیش از کارقیرریزی سرک ، ساخت جویچه ها تکمیل شود .

3- ” برنامه‌ یی حالت تحمیلی داشته باشد و توان انطباق با دیگر برنامه‌های همسطح و همردیف خود را نداشته باشد”  یا اینکه بدون درنظرداشت شرایط عینی و موجود با فشار ازسوی سازمان های استفاده جو و حاکم بروضعیت موجود به غرض سود شخصی شان تطبیق شود ؛ مانند: اینکه برخی نقاط شهرکه درماسترپلان شهری مناطق سبزاند به شهرک مبدل می شود و محلاتی که رهایشی اند برای ساخت ساختمان های تجاری ویژه می گردند که اینگونه برنامه های تحمیلی به زودی برای همه ی شهروندان به درد سرمبدل خواهند شد.

4- ” برنامه ریزی بدون توجه به عوامل درون و برون سازمانی به صورت معیوب طراحی شده باشد” یعنی بدون توجه به نیروی بشری ، بودجه ، تخصص ، حساسیت های معقول جامعه تطبیق گردد ؛ به گونه ی مثال : شهرداری کابل اکنون با کمبود نیروی کار ، هزینه ی مالی و تجهیزات مواجه است ، وزارت صحت نیزبا چنین مشکلی مواجه می باشد درحالی که هرروز برنفوس شهرافزوده می شود و شهرکابل درحال توسعه می باشد که این خود تقاضای بیشترعرضه ی خدمات را ایجاب می کند پس باید قبل از تطبیق برنامه ی توسعه شهرباید عرضه ی خدمات شهری را گسترش داد درغیرآن می توان گفت این برنامه معیوب طراحی شده است.

5- گاهی درسازش میان سازمان های غیرحکومتی با مقام های حکومتی  براثر تطبیق برنامه های قرارداده شده قوانین نقض می شود یا عملکرد اداره های حکومتی سبب ضیاع حقوق فردی می گردد ؛ مانند: امضای قرارداد پروژه های عامه ازسوی حکومت با سازمان های غیرحکومتی با هزینه ی خیلی گزاف که ازنرخ موجود بازارتفاوت زیادی دارد که می توان سازش را درعقد اینگونه قرارداد ها احساس کرد .

6- و دراخیرهرگاه به علت منفعت طلبی های شخصی سازمان ها ، شرکت ها ، احزاب سیاسی ، مقام های استفاده جوی حکومتی ، اشخاص انفرادی ، حکومت های فاسد ، پارلمان نا بکار   منافع عمومی به   مخاطره افتد و یا عملکرد هایی که به سبب آن  قوانین نقض شود ،  محیط زیست الوده گردد ، سرمایه ها وارزش های عمومی مورد سوء استفاده قرارگیرد . رسانه ها به مثابه پاسبان منافع عمومی ( watch dog  ) باید نقش نظارتی ، انتقاد گر و افشاگرانه ی شان را  با مسوولیت پذیری و تعهد پذیری انجام دهند.

باید توجه داشت برای تغییر به وضعیت مطلوب باید برنامه ی دقیقی را به کمک کارشناسان ارایه کرد، دربرخورد باید انصاف ، توازن و دقت را فراموش نکرد  . یک نکته ی دیگرهم اینکه رسانه ها باید به صورت پیگیرموضوعات را دنبال کنند هرگاه موضوعی را انتشار دهند و مطالب تعقیبی نداشته باشند کارآنان نتیجه واثرمطلوب داشته نمی تواند به هرحال مدیریت هررسانه برای تغییرات کوچک دریک برنامه کوچک برنامه ریزی مختصرضرورت خواهد بود اما برای رونما ساختن تغییرات بزرگ وبنیادی به برنامه ریزی بلند مدت نیازدارد .

مراحل ترتیب انتقاد

انتشار انتقاد از طریق رسانه ها یک پیام بی مسوولیت نیست بلکه باید عواقب آن را نیزدرنظرداشت .   خبرنگاران باید بدانند وقتی آنان می خواهند یک برنامه را تغییر دهند ، روندی را دگرگون سازند ویا افکارعامه را برنکته یی متمرکز سازند ، پس کاربزرگی را راه انداخته اند . هرگاه این عملکرد آنان نتیجه ی خوبی به بار آورد نه تنها سبب تقویت اعتماد رسانه درمیان مردم می شود ،  بلکه آنان به مثابه یک قهرمان اجتماع ، کار ارزشمندی را انجام داده اند ، ولی هرگاه نتیجه برعکس باشد روندی مثبتی را به علت خود خواهی ، وابسته گی و یاعدم تشخیص درست به جهت منفی کشانیده باشد  ، درآن صورت یک قهرمان اجتماع نه بلکه به یک شخصت قابل تنفردرجامعه مبدل خواهند شد. ازسوی هم تعهد مسلکی ، اعتقاد به ارزش های جامعه ، احترام به حقوق و کرامت انسانی و عادلانه و منصفانه اندیشیدن و عمل کردن ایجاب می کند که قبل از هر انتقاد خیلی دقیق بود تا به بهانه خدمت ، خیانتی را مرتک نشوند. به همین دلیل پیش از تهیه ی هرمطالب خبری انتقادی باید نکات زیر  درنظر باشد .

 اول-  “شناسایی دقیق موضوع و مشكل است. خبرنگاران و گزارشگران در این مرحله باید تمامی جوانب یك موضوع را مورد مطالعه و بررسی قرار دهند و هیچ جنبه‌یی از موضوع بدون مطالعه باقی نماند. در این مرحله است كه نقش و اهمیت ژورنالیزم تخصصی، مشخص می‌شود؛ هر رسانه یی كه از خبرنگاران حرفه‌ یی و متخصص برخوردار باشد می‌تواند بهتر عمل نماید و رسانه‌هایی که خبرنگاران شان مسلکی نیستند و تخصصی کارنمی کنند  كمترین موفقیت را خواهند داشت و با موضوعات مورد نقد، خیلی سطحی برخورد خواهند كرد. “

دوم – ” شناسایی علل واقعی و اصلی بروز مشكل است. هر معلولی زاده علل گوناگون است اما در بین علل یك علت، تاثیرگذاری بیشتری دارد. در این میان، یك منتقد حرفه یی می‌باید از میان انبوه علل موجود، مهم ترین علت را شناسایی و روی آن تاكید نماید. ….. ” [به گونه ی مثال ؛ بحرانی که درکابل بانک پیش آمده اعتماد عمومی را نسبت به بانک های خصوص کاهش داده است . دراین میان عوامل متعددی می تواند وجود داشته باشد؛  مانند: عدم مدیریت سالم ، سوء استفاده سهمداران این بانک ، نارسایی های قانونی ، طرز برخورد یا مداخله حکومت ، رقابت همطرازان این بانک و ده ها مورد دیگر دراین میان یک کارشناس مسایل اقتصاد می تواند علت اصلی یا مهمترین عامل را مشخص سازد که به این ترتیب می توان راه حل را نیز نشان داد. به عباره دیگرهربیماری تکالیف دیگری را نیز به همراه دارد داکترتنها با تشخص بیماری اصلی می تواند تکالیف جانبی را نیز رفع سازد. ]

سوم- ” بررسی پیامدهای موضوع مورد نظر است. تحلیل پیامدها از سه جنبه می‌تواند مورد توجه قرار گیرد:

1. سطح تحلیل پیامدها؛ هر پیامد شامل سطوح مختلف است مانند سطح بین‌المللی، منطقه یی، ملی،  ، شهری و شهروندی ، فردی  وغیره  .

2. موضوع پیامدها؛ موضوع پیامدها می‌تواند سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و غیره باشد. توجه به یكی و غفلت از دیگر موضوعات باعث تنزل تحلیل می‌گردد.

3. پیامدهای ذاتی است كه عبارتند از الف) پیامدهای آشكار و نهان، ب) پیامدهای مثبت و منفی، ج) پیامدهای خواسته (نزدیك) و ناخواسته(دور)، د) پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم، هـ) پیامدهای كوتاه‌مدت و بلندمدت.”

چهارم- ” ملموس‌سازی نتایج ناگوار موضوع برای مخاطبان است. خیلی مواقع پیامدهای منفی یك موضوع از دید مخاطب، تهدید محسوب نمی‌شود و مخاطب هیچ دلیلی نمی‌بیند كه درصدد بهبود آن معضل تلاش نماید ، لذا در این مرحله، رسانه ها باید نتایج ناگوار موضوع را در ارتباط با مخاطب برای شهروندان آشكار سازد. “. به گونه مثال خصوصی سازی توزیع برق شهری که درآینده ها صرفیه ی  برق   خانواده  ها چند برابر افزایش خواهدیافت .   .

پنجم –  ”  مصاحبه با كارشناسان حوزه مورد بررسی است. باید توجه داشت كه رسانه‌ها مركز تحقیقاتی كشور نمی‌باشند ، كه بتوانند تمام برنامه‌ریزی‌ها را ارزیابی كرده و درصدد بهبود آنها برآیند و حتی خبرنگاران و گزارشگران نیز دانشمندان و كارشناسان حرفه یی یك زمینه ی خاص نیستند كه بتوانند در مورد  مسایل مورد انتقاد؛ نظر كارشناسانه و تخصصی بدهند . باتوجه به تخصصی شدن تمام عرصه‌ها، گزارشگران و خبرنگاران می‌توانند با دانش تخصصی خود، افراد صاحبنظر را شناسایی و با مصاحبه از آنها، اطلاعات موردنظر را جمع‌آوری، دسته‌بندی و ارائه نمایند و انتظار نمی‌رود كه یك رسانه‌، خود تمامی اطلاعات را مانند یك مركز تحقیقاتی حرفه‌یی استخراج كند و رسانه‌هایی هم كه به این سمت رفته‌اند از اهداف رسانه یی‌ دور شده‌اند.”…..

ششم-  بررسی پیشنهادها  و انتخاب بهترین آنهاست.  خبرنگاردرجریان تهیه خبر یا برنامه  نظریات و پیشنهاد های زیادی را به دست می آورد پس اوباید توانایی آن را داشته باشد که بهترین ، موثر ترین و معقولترین راه حل را تشخیص و برای نشر انتخاب کند؛ به گونه مثال برای تنظیف شهرکابل شاید صد ها نظرو پیشنهاد وجود داشته باشد، اما تشخیص بهترین پیشنهاد که عملی باشد ، مهم است.

هفتم-  جلب مشاركت و بسیج افكار عمومی است. در خیلی از مواقع، با مشخص شدن پیامدهای منفی، نهان، غیر مستقیم،بلند مدت و ناخواسته برنامه‌ریزی‌ها، مسوولان  درصدد چاره یی برای حل مشكل برمی‌آیند ، ولی دربرخی حالت ها تنها گرداننده گان برنامه های مورد انتقاد تنها با حرافی به قناعت می پردازند که درچنین حالت مسوولیت رسانه ها درقبال جامعه ایجاب می کند که موضوع را پیگیری کرده و به بسیج افکارعامه بپردازند. صاحب نظران توصیه می کنند درصورت ادامه ی این وضعیت باید به مشاركت افكار عمومی برای گردهم‌آیی ها ، نشست ها ، تظاهرات، اعتصاب، تحریم و اقدامات دیگر كه نشانی از همدلی جامعه با رسانه موردنظر می‌باشد لازم و ضروری است . البته باید توجه داشت که دراین مواقع وضعیت را کنترول کرد تا مبادا گروه های سیاسی متخاصم به سوء استفاده از این وضعیت پردازند و امنیت عامه را برهم زنند .

هشتم – ”  نشان دادن نتایج و اطمینان از عدم بازگشت به شرایط قبلی آخرین مرحله ی  انتقاد است. پس از طی مراحل پیشین، رسانه‌ها باید نتایج مثبت اقدامات انجام شده را به مخاطبان نشان دهند، تا آنها اطمینان یابند كه درگیری آنها با موضوع، نتیجه‌بخش بوده است . این مساله   باعث می‌شود که در فعالیت‌های مشابه بعدی نیز حداكثر مشاركت را داشته باشند، ولی اگر نتایج به سمع و نظر مخاطبان نرسد امكان استفاده ی مجدد از توان افكار عمومی برای رسانه‌ از دست خواهد رفت. “

 انتقاد های مخرب وناسالم

انتقاد ها همیشه سازنده نیستند گاهی برخاسته ازعقده های شخصی ، خصومت های سیاسی ، تعصبات قومی  و سایر انگیزه های غیرپذیرفتنی می باشند. دراین حالت که اکثردرکشورهای جهان سوم مانند کشورما فقط به خاطررسیدن به قدرت ، تامین منافع فردی یا گروهی  و یا مغشوش ساختن افکارعامه می باشد صورت می گیرد درچنین حالت ها فرصت ها نیز به هدرمی روند ودریک سخن انتقاد نادرست احتمال رشد و پیشرفت را از بین می‌برد. کدام انتقاد ها را می توان ناسالم نامید که به مثابه ابزار  ازسوی افراد و سازمان ها نسبت به همدیگربه کارمی روند  و در این میان رسانه ها نیز استعمال می شوند  .

”   1 – انتقاد های که از احساس (Feeling) منتقد نشأت می‌گیرد و نه ادراك او (Perception)

   2 –  معمولا با تحقیر كردن همراه است.

  3-  حالت یك بعدی دارد؛ بایدها و نبایدها به گونه یی مطرح می‌شوند كه گویی فقط نظر  منتقد صحیح است.

                                                          ا4- ایده ها ،  و كوشش های صورت گرفته نادیده گرفته می شود .
5-  نشانگاه انتقاد معمولاً به وضوح مشخص نیست.
6-  بیشتر حالت خرده‌گیری، عیب‌جویی و شماتت دارد.
7-   روزنه هر نوع جبران و خطا را می‌بندد.
احساسات منفی منتقد در آن وجود دارد. ” ( 6 : ص 22

هم چنان شاخص های دیگری نیز برای انتقاد های مخرب مشخص شده است

”  1- تمركز بر گذشته و تعمیم آن به آینده و ارایه تصویر تیره از فعالیت‌ها و ایجاد ناامیدی دارد.

2- پدیده مورد نقد و بررسی دقیقاً تعریف و مشخص نمی‌شود.

3- اختلاط مسایل مورد بررسی با اشخاص است.

4- مسایل به صورت واضح و روشن بیان نمی‌شود به نحوی كه در حل مشكل كمك كند.

5- عدم توجه به زمان و مكان انتقاد

6- عدم توجه به ثمربخشی انتقاد

7- نداشتن تمهیدات مشخص برای رفع مشكل

8-.  عدم اجازه اظهارنظر به طرف مقابل  ” )http://hasanardestani.persiangig.com/document/3.doc  : 2010(

نتیجه

درزمان کنونی با آنکه دراکثرکشورهای جهان نظام های مردم سالار روی کاراست  و آزادی بیان درقوانین شمار زیادی از کشورها  درج و نافذ است ، اما ازاین امر نمی توان انکارکرد که هرحکومتی حتا حکومت های پیرو دموکراسی نیز برای درکنترول داشتن رسانه ها تلاش دارند . به عبارت دیگر مبارزه برای حفظ آزادی درکشورهای پیرو دموکراسی و به دست آوردن آزادی درکشوردارای نظامهای مستبد و دیکتاتور برای همیشه جریان خواهد داشت .   آزادی درهرکشوری از سرکوب مطبوعات آغاز می شود . دشمنی با آزادی از کجا آغاز میشود بدیهیست که هرزمانی که نقش نظارتی مطبوعات شدت گیرد درعین حال بی کفایتی حکومت و دیگرارگان های دولتی علنی شود صاحبان قدرت برای محدود کردن آزادی و قطع کردن زبان های انتقاد گرا وشکستن قلم های ستیزگر با خشونت برخورد می کند.

هرچند گاهی برخی ازرسانه ها برای کسب شهرت و خود نمایی به انتقاد نمایی می پردازند و بی خیال به منافع عمومی مشغول خود خواهی هایی خود می شوند ، اما همیشه چنین نیست بلکه دلایلی وجود دارد که سبب  برخورد های انتقادی رسانه ها  می شود ؛ مانند : موجودیت نا به سامانی ها درجامعه ، بی کفایتی در اداره های دولتی ، فساد ، بی عدالتی ، قانون شکنی ، جعل کاری درعرصه های مختلف ، فریب کاری به ویژه ازسوی مقام ها ، حیف ومیل سرمایه های عمومی ازسوی افراد و سازمان های حکومتی و غیرحکومتی و ده ها معضله ی اجتماعی دیگرمی باشد. درچنین حالت خبرنگاران رسالت دارند که باید خاموش نباشند   .”  به تعبیر معروف به روشنگری بپردازند مردم خود راه شان می یابند ” ، اما روشنگری و برخورد انتقادی با پدیده های منفی دانش می طلبد تا روند منفی از روند مثبت   تفکیک کرد درغیر آن ” تر و خشک را به آتش خواهید کشید. ” که این برای جامعه پذیرفتنی و بخشیدنی نیست .

رسانه ها  دراین گونه حالت دردو جبهه مبارزه می کنند اول چون برخورد تحقیقی ، انتقادی و اعتراض گر نسبت به عملکرد های منفی به ویژه صاحبان قدرت دارند باید آزادی های شان را محافظت کنند چون سانسور دولتی آنان را تهدید خواهد کرد دوم باید برای اصلاح جامعه تحرک ایجاد کنند چهره های نا به کار ، استفاده جو و فریبکار را افشا سازند ، برنامه های منفی رابرای مردم شرح دهند و آنچه درتضاد با ترقی ، رفاه و پیشرفت است افشا سازند ، انتقاد بکنند تا روند های اصلاح پذیر ، اصلاح شود و جریان کاملا مخرب نابود گردد.  درعین زمان نظریات موثر و اندیشه های رهنمود دهنده ی متخصصان را برای حل مشکلات به خور افکارعمومی دهند ، چون خبرنگاران خود متخصص همه ی امور نیستند.

ازسوی دیگر آزادی رسانه ها را تنها سانسورحکومتی تهدید نمی کند، بلکه مسایل دیگری هم است که نباید آنها را فراموش کرد مانند: تلاش شرکت های بزرگ اقتصادی برای منحل ساختن  سازمان های رسانه یی درتشکیلات خود شان ، انحصارگرایی ، وابسته گی   بیش از حد به بازار برای جلب اعلان های تجاری ، سرمایه گذاری های جانبی شرکت های بزرگ برای کسب شهرت درزمینه ی تاسیس رسانه ها و موجودیت سایر اهرام های قدرت می توانند جلو فعالیت آزاد رسانه ها را گرفته و نقش نظارتی آنان را خدشه سازد به عبارت دیگر این عوامل می تواند زبان انتقادی رسانه ها را قطع کرده و باردیگر مدح سرایی به اشکال جدید رایج شود.

به هرتیب همین که رسانه ها نسبت به جریان ها و پدیده ها برخورد انتقادی می کنند ضمن اینکه قبول ریسک می نمایند باید قبول مسوولیت نیز بکنند چون انتقاد رسانه یی سبب بروز بحران اعتماد نسبت به شخص یا روند مورد انتقاد می شود هرگاه این انتقاد براساس تحقیق ، سنجش تخصص و بی طرفی باشد و برخاسته از عقده های شخصی ، خصومت های فردی یا گروهی ، خود خواهی وشهرت طلبی  نباشد گام مثبتی برای اصلاح و پیشترفت جامعه خواهد بود . درغیر آن انتقاد غیرمعقول ، بی جا و بدون درک عمیق از مساله ی مورد انتقاد نه تنها جلو رشد جامعه را می گیرد ، بلکه اعتماد رسانه ها را نیزلطمه می زند و انگیزه برای کار و خدمت را دروجود افراد کوشا وصادق نیزمی کشد.


0 Responses to “روزنامه نگاری انتقادی و شیوه های درست انتقاد”



  1. Leave a Comment

Leave a comment




archive